سرویس ورزش مشرق - به منطقه 14 زمین فوتبال، «مربع طلایی» هم گفته میشود. منطقهای که در آن بیشترین و نابترین فرصتها علیه دروازه حریف خلق میشود. این خیلی مهم است که منطقه 14 باید در دست یک بازیکن پرمهارت و همه فن حریف باشد. کسی که بتواند مسیر حمله را با یک پاس کوتاه و یا چرخش هنرمندانه تغییر دهد. هنرنمایی او نباید بیش از 8 ثانیه طول بکشد (هورن، 2002). بنابراین بازیکنانی که در منطقه 14 فعال هستند، باید دارای تکنیک بسیار بالایی باشند. قاعدتا هم بازی آنها از بازی دیگر بازیکنان چشمنوازتر است که کاملترین نمونه آن را میتوان «زینالدین زیدان» دانست.
«اندی کاگلان» در سال 1999 در مقاله خود در پایگاه تحلیلی و تخصصی «نیو ساینتیست» نوشت: تمام ضربات ایستگاه و کرنرهایی که روی آنها کار شده بود را در جام جهانی 1998 کنار بگذارید. به منطقه جدیدی بیاندیشید که هم نقطه پیروزی بسیاری از تیمها شد و هم نقطه فلاکت و بدبختی بسیاری دیگر. منطقهای که در جلوی خط دفاع حریف که همان منطقه بازی هافبک دفاعی آن است، قرار دارد. این منطقه در پشت خط حمله خودی قرار دارد. جایی که هافبک حملهای ناخدا و مهندس است. تحلیلها نشان داده که بازی در منطقهای که گاهی آن را «منفذ» میگویند، سرنوشت بازی را مشخص میکند. این نقطه، مرکز خلاقیتها برای گلسازی است. منطقهای که به قول پروفسور «تام رایلی» -کارشناس «موسسه پژوهشی علوم ورزشی» در دانشگاه «جان مور» انگلیس- «شاهراهی برای وارد کردن ضربه نهایی توسط تیم حملهکننده است؛ منطقه نفوذ به معنای واقعی کلمه به قلب دفاع و دروازه حریف».
پروفسور رایلی به همراه «مارک ویلیامز» -همکارش- در سال 1999 الگوهای مقایسهای تیمهای موفق و ناموفق ملی را به مطالعه و بررسی گذاشتند. با روش آنها، میزان مانور و رکورد تاثیرگذاری هر بازیکن مشخص شد. آنها 24 بازی صورتگرفته توسط 4 تیم اول جام یعنی فرانسه، برزیل، کرواسی، و هلند را به همراه 12 بازی صورتگرفته توسط تیمهایی که به مرحله دوم مسابقات نرسیدند، تحت تحلیل قرار دادند. مستطیل سبز را به 18 منطقه تقسیم کردند و متوجه شدند که تیمهای پیروز، موفق شدهاند که در هر مسابقه، 25 پاس سالم از منطقه 14 داشته باشند. این آمار در تیمهای ناموفق، 15 پاس بود.
علاوه بر این، تیمهای موفق توانسته بودند که 70 درصد پاسهای خود را از منطقه 14 طراحی کنند و این مقدار، در تیمهای ناموفق 64 درصد بود. جای تعجب نبود که آنها پی بردند که 4 تیم برتر جام به نسبت تیمهای دیگر از بازیکنان خلاقتری برخوردار بودند که مهندس و طراح حرکات نفوذی از منطقه «منفذ» (منطقه 14) بودند. دکتر رایلی معتقد است که زینالدین زیدان یکی از کاملترین نمایندگان تیم مهاجم در منطقه 14 تیمهای حریف بود. او همچنین بر این باور است که دنیس برگکمپ، ریوالدو، و زوونومیر بوبان هم همین نقش را برای هلند، برزیل، و کرواسی در جام جهانی 1998 ایفا کردند.
تیمی در منطقه 14 موفق است که از پاسهای سریع و متوالی بهره ببرد و توپ را به قلب حریف بزند. مثلا روش انگلیسی که شامل پاسهای رو به عقب و پاسهای کناری میشود در مفهوم و فلسفه منطقه 14 هیچ جایگاه و تعریفی ندارد. طبق پژوهش رایلی و ویلیامز، نمونه بارز دو تیم موفق سال 1998 که بهترین عملکرد را در این منطقه فوتبالی داشتند، کرواسی و فرانسه هستند. آنها در سال 1999 نتایج تحقیقات خود را در چهارمین کنگره جهانی علم و فوتبال ارائه دادند.
به منطقه 14 زمین فوتبال، «مربع طلایی» هم گفته میشود. منطقهای که در آن بیشترین و نابترین فرصتها علیه دروازه حریف خلق میشود. در پژوهشهای سال 2002 مشخص شد که تیمهای موفق، 4 نکته طلایی را در منطقه 14 رعایت میکنند:
1. پاسهای متعدد بسیار، از منطقه 14 به کنارهها و نوک حمله ارسال میگردد (هورن، 2002)
2. غالب پاسهای ارسالی به منطقه نوک حمله در منطقه 14 طراحی میگردد (هورن، 2002)
3. پاسسازی در تیمهای بزرگ و موفق، در منطقه 14 صورت میگیرد (گرانت، 1998)
4. این مالکیت توپ است که در منطقه 14 شکل میگیرد و اهداف حمله مشخص میگردد (هورن، 2002)
فرانسه 1998 و 2000 را میتوان کاملترین تیم در فعالیت در منطقه 14 دانست. این تیم، فقط در دو مسابقه موفق شد که 81.3 درصد پاسها را از داخل این مربع طلایی طراحی کند. منچستر یونایتد 1999 هم یکی از موفقترین تیمهای تاریخ در منطقه 14 بود. سهگانه طلایی 1999 مدیون هنرنمایی شاگردان فرگوسن در منطقه 14 است. گرانت در سال 1998، هورن در سال 2000 و تیلور در سال 2002، هر کدام از زاویهای متفاوت به این منطقه طلایی فوتبال نگریستند و دست آخر حرف همه آنها یکی بود: این مربع طلایی، قلب تپنده حملات و دستیابی به گل است.
منطقه 14 در زبان و ادبیات مربیانی که از آن استفاده میکنند با نام «منفذ» شناخته میشود. تحلیلگران و محققان هم برای آن نام علمی «منطقه 14» را برگزیدهاند.
به اینیستا به عنوان نفر اول منطقه 14 تیم ملی اسپانیا و اهمیت مفهوم خطر آن برای بازیکنان حریف توجه کنید
منطقه 14 چگونه موثر میشود؟
هنر استحکام این منطقه به پاسهای سالم، پاسهای رو به جلو، و مالکیت سفت و سخت توپ از منطقه پشتی که مرکز زمین است، بستگی دارد. هورن معتقد بود تیمهای موفق علاقه بسیاری به بازی در منطقه 14 به جای فعالیت در گوشههای زمین دارند. اگر مالکیت توپ در منطقه 14 به خوبی صورت نگیرد و به سایر نقاط زمین انتقال یابد، درصد دستیابی به گل هم کاهش پیدا میکند. زمان مالکیت توپ هم بسیار مهم است چرا که قرار است در وقت مناسب به سمت جلو و برای مهاجم نوک مهیا شود. هورن معتقد بود که بطور میانگین 2.7 ثانیه مالکیت توپ برای مهیا کردن شرایط کافی است. اگر این زمان، از 8 ثانیه گذر کند، فرصت تبدیل توپ به گل از بین میرود. این بدان معناست که حمله سریع یک نکته کلیدی در استفاده از منطقه 14 است. بدیهی است که حرکت عرضی بیش از اندازه توپ و عدم پاسکاری رو به جلو، هر اندازه که به مالکیت میافزاید، به همان اندازه از فرصت دستیابی به گل میکاهد. لذا، این اشتباهی است که بسیاری از تیمهای حامی منطقه 14 مرتکب میشوند. باید توجه داشت که هر تیمی نمیتواند اجراکننده خوبی در منطقه 14 باشد.
هنر دنیس برگکمپ در منطقه 14
ناخدای منطقه 14 کیست؟
این خیلی مهم است که منطقه 14 باید در دست یک بازیکن پرمهارت و همه فن حریف باشد. کسی که بتواند مسیر حمله را با یک پاس کوتاه و یا چرخش هنرمندانه تغییر دهد. هنرنمایی او نباید بیش از 8 ثانیه طول بکشد (هورن، 2002). بنابراین بازیکنانی که در منطقه 14 فعال هستند، باید دارای تکنیک بسیار بالایی باشند. قاعدتا هم بازی آنها از بازی دیگر بازیکنان چشمنوازتر است که کاملترین نمونه آن را میتوان «زینالدین زیدان» دانست.
فیلمی که به خوبی ناخدای منطقه 14 را به تصویر میکشد
مسئله توازن
هر چند که منطقه 14 را باید مهمترین منطقه برای حملات دانست اما این بدان معنا نیست که از پاسهای ارسالی از جناحین غافل شویم. چه بسا تیمهای موفقی بودهاند که با تاکتیک ارسال از جناحین به نتیجه قابل قبول رسیدهاند اما بحث اینجاست که کشاندن مرکزیت حمله به مناطق دیگر -خاصه جناحین- انرژی بیشتری را از تیم میگیرد. تیم در سرتاسر زمین مشغول طراحی حملات است و پیستونهای کناری انرژی زیادی را صرف نفوذ و طراحی حملات و بازگشت به کار دفاعی میکنند و در نتیجه، خط دفاعی دچار تلاطم میگردد. البته در تیمهای چون منچستر 99-1998 علاوه بر قدرتنمایی منطقه 14، نفوذ از جناحین هم بسیار ثمربخش بود و «الکس فرگوسن» با هنرمندی تمام توانسته بود که این تعادل و توازن را برقرار کند. چیزی که نمونه بارز آن را امروز در رئال مادرید زیدان میبینیم: نمود بارز تعادل و توازن بین منطقه 14 و جناحین (مناطق 13 و 15).
به توازن بین منطقه 14 و یکی از جناحین در یک تیم موفق توجه کنید
جمعبندی
منطقه 14 فوتبال که در دماغه خط دفاعی حریف و مربع جلویی خط میانی خودی قرار گرفته، سرنوشت بسیاری از تیمهای موفق دنیا را رقم زده است. امروزه، کاملترین نوع استفاده از این مربع طلایی را میتوان در رئال مادرید زینالدین زیدان دید. مردی که روزگاری مرد شماره یک منطقه 14 فوتبال بود. بازیکنی که «امه ژاکه» کبیر او را مهندس و طراح حملات نهایی به سمت دروازه حریفان دانست و در سرنوشتسازترین منطقه از مناطق 18گانه مستطیل سبز به کار گرفت. طلاییترین مرد تاریخ مربع طلایی، امروز بر اساس همان اندیشهها، منطقه 14 رئال مادرید را تبدیل به مهمترین منطقه این تیم کرده اما از قدرت جناحین به هیچوجه غافل نشده و بسان فرگوسن بزرگ، تعادلی را بین منطقه 14 با مناطق 13 و 15 ایجاد کرده که بلوک تهاجمی رئال مادرید را بسیار قدرتمند ساخته است. او از سه بازیکن درخشان در این مربع طلایی برخوردار است: کروس، موردیچ، و ایسکو؛ که البته قابلیتهای ایسکو در این منطقه از دو نفر دیگر بیشتر است.
هنر مثلث کروس، مودریچ، و ایسکو به رهبری زیدان در منطقه 14 را ببینید / دانلود
البته این الگو و رویکرد را میتوان در برخی از دیگر تیمهای بزرگ دنیا هم دید اما بحث توازن، آن هم به این شکل تکاملیافته را باید در رئال مادرید زیدان یافت. اندیشهای که از سالیان دور همراه مردی بود که به لطف آن، به همراه یاراناش موفق به کسب دو جام جهانی 98 و جام ملتهای اروپا 2000 و صعود تا فینال 2006 شد و امروزه در قالبی مدرن و متوازن، در طی فقط 2 سال، دو قهرمانی پیاپی جام قهرمانان اروپا و یک قهرمانی لالیگا و چندین قهرمانی دیگر در تورنمنتهای مختلف را برای باشگاه رئال مادرید به ارمغان آورده است.
منابع:
https://www.newscientist.com/article/mg16121722-400-the-secret-of-zone-14/
https://footballperformanceanalysis.com/tag/zidane/
http://coach-plus.com/defensive-analysis-of-atleti/
http://www.telegraph.co.uk/sport/football/3028353/Scientists-find-footballs-golden-square.html